فکر و خیال بیش از حد

آیا به همه چیز بیش از حد فکر می کنید؟

در هر مقطع از زندگی ، ممکن است افکار خود را به گونه ای هدایت کنیم که درک ما را از همان شرایط از روشن و آفتابی به تاریکی و طوفانی تغییر دهد. به عنوان مثال ، از اولین قرار ملاقات بگیرید. یک دقیقه ، ممکن است به این فکر کنیم که “من از این مرد بسیار هیجان زده ام.” لحظه ای بعد ، این فکر تبدیل می شود: “تعجب می کنم که چرا او هنوز با من تماس نگرفته است. آیا او واقعاً به من علاقه ای نداشت؟ ” و سرانجام ، وقتی از شیب مخفیانه تفکر بیش از حد می پردیم ، ذهن ما با حملاتی مانند “او به احتمال زیاد به هر حال یک تقلب بود” سرازیر می شود. در واقع هیچ کس به شما علاقه ای نخواهد داشت. چرا حتی تلاش می کنی؟ “
مثال فراخوانده ساده ای نیست ، زیرا اکثر ما می توانیم در مراحل اولیه رابطه با درهم و هرج و مرج فکری که ذهن ما را غرق می کند ، تفسیر و تجزیه و تحلیل بیش از حد ، جستجو در ایمیل ها به منظور ایجاد لحن و رمزگشایی ایموجی های مبهم را در نظر بگیریم. با این حال ، مشکل بیش از حد فکر کردن در بسیاری از زمینه های زندگی ما گسترده شده است. در حالی که زمان صرف شده در تفکر بخش مهمی از فردی متفکر ، کنجکاو و خودآگاه است که قادر به رشد و تغییر است ، زمان از دست رفته در نشخوار فکری مخرب ، چرخه ای از تفکر و رفتار خود محدود کننده و خود مخرب را تداوم می بخشد. بنابراین چگونه می توانیم یاد بگیریم که کی ، کجا و چگونه تمرکز خود را متمرکز کنیم؟ چگونه می توانیم دور باطل افکار بیش از حد را متوقف کنیم؟
مشکل تفکر بیش از حد
مشکل با بیش از حد فکر کردن مطالعه اخیر بریتانیا بر روی بیش از ۳۰،۰۰۰ نفر نشان داد که تمرکز بر رویدادهای منفی (به ویژه از طریق نشخوار فکری و سرزنش خود) می تواند بزرگترین پیش بینی کننده برخی از شایع ترین مشکلات بهداشت روانی امروز باشد.
دکتر لیزا فایرستون ، نویسنده کتاب Conquer Your Critical Inner Voice ، می گوید: “زمان صرف شده در اندیشه می تواند مثبت باشد-محیطی غنی برای رشد و خلاقیت شخصی.” “با این حال ،” در سر ما “قرار گرفتن همچنین می تواند خطرناک باشد وقتی که ما منفی علیه خودمان هستیم.” دکتر فایرستون اظهار می کند که “تفاوت مهمی بین درون نگری و نشخوار فکری وجود دارد.” در حالی که درون نگری شامل “خوداندیشی و اکتشاف سالم” است ، نشخوار فکری بیشتر شبیه یک “چرخه معیوب” از تفکر منفی و انتقادی است که از خود گویی روحیه را تضعیف می کند. در حالی که درون نگری می تواند منجر به درک خود ، بینش ، راه حل ها و تعیین هدف شود ، نشخوار فکری می تواند ما را در مورد خود انتقادی ، تردید در خود ، خفه یا حتی خود ویرانگر احساس کند.
در بیشتر مواقع ، هنگامی که بیش از حد فکر می کنیم ، درگیر یک فرایند مخرب فکری هستیم که منجر به نتایج نامطلوب می شود. ما در حال گوش دادن به آنچه دکتر فایرستون از آن به عنوان “صدای درونی انتقادی” در سرمان یاد می کند و جنبه های منفی یک موقعیت را نشان می دهد ، هستیم. این “صدا” مانند یک مربی سادیست است که جریان مداوم انتقادات را به ما می رساند و اهداف ما را تضعیف می کند. وقتی ما قصد مصاحبه شغلی را داریم این فکر به وجود می آید: “شما هرگز این را نخواهید گرفت. شما خود را شرمنده خواهید کرد فقط ببینید چقدر عصبی هستید. ” این دیالوگ است که در ذهن شما نقش دارد و رابطه شما را تجزیه و تحلیل می کند: “چرا او امروز اینقدر دور است؟ حتماً حرف احمقانه ای زده ام. او علاقه اش را از دست می دهد او احتمالاً شخص دیگری را دوست دارد.
بنابراین ، چرا ما به این دشمن داخلی پناه می بریم که چنین تفاسیر منفی و توصیه های وحشتناکی به ما می دهد؟ حقیقت این است که همه ما تقسیم شده ایم. همه ما بین خود واقعی و “ضد خود” خود تقسیم شده ایم. در حالی که خود واقعی ما تأیید کننده زندگی است ، هدف را نشان می دهد و ارزشها و خواسته های واقعی ما را نشان می دهد ، ضد خود ما مانند یک دشمن داخلی است که هم نسبت به خود و هم نسبت به دیگران خود را منکر و خود انتقادی ، پارانوئید و مشکوک است. خود واقعی ما بر اساس تجربیات مثبت زندگی ، رویدادهای تکاملی سالم و ویژگی هایی است که در والدین و مراقبان اولیه شاهد بوده ایم. ضد خود ما بر اساس تجربیات منفی ما ، رویدادهای مضر و نگرش هایی است که در اوایل زندگی در معرض آن قرار داشتیم. به عنوان مثال ، اگر والدینی داشتیم که ما را خوب نمی دانستند ، صدای انتقادی درونی ما احتمالاً از این رفتار آزاردهنده نسبت به خود تقلید می کند. در بزرگسالان ، ما تمایل داریم والدین خودمان را داشته باشیم و همان چیزهایی را که در دوران کودکی به ما گفته می شد به خودمان بگوییم. وقتی ما طرف ضد خودمان هستیم و به صدای انتقادی درونی خود گوش می دهیم ، می توانیم در مسیری دردناک که مبتنی بر واقعیت نیست ، پیش برویم. ما ممکن است وارد یک چرخه مخرب نشخوار فکری شویم ، نوعی افکار بیش از حد که با افسردگی و حتی خودکشی مرتبط بوده است.

در مورد این مطلب بیشتر در اینجا بخوانید 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *